باز گشت طالبان پاسخی مشت آهنین بر دهن دزدان مافیایی کابل و واشنگتن
نویسنده : مهرالدین مشید نویسنده : مهرالدین مشید

در کشوری به نام افغانستان تاراج ، دزدی ، اختطاف ، اختلاس و بالاخره انواع فساد چنان بصورت مافیایی و زنجیره یی رو به اوج نهاده و جناور دزدان مافیایی به نام زمامدار ، سیاستمدار ، رهبر و فرماندۀ نامنهاد جهادی چنان مشت ها را برای تاراج دارایی های مردم سخت بهم گره زده و آستین ها را  را تا آرنج ها برای فشردن گلوی مردم افغانستان ببلند زده اند تا هر چه بیشترحلقوم مردم آنان  را بفشرند و خفاش گونه خون انسان مظلوم این سرزمین را بمکند . این خفاشان خون آشام و کرگسان مردار خوار چنان در وسوسۀ قدرت و دغدغۀ ثروت از خود بیگانه شده اند و به آرزوی تاراج های تازه به تازه نفس راست مینمایند که حتا کاخ ها و ویلا های مواد مخدر در شیرپور (چورپور) کابل ،  شاخه های خرمای خلیچ ، دهلی و لندن نیز خمار بزرگ خواهی های دزدانۀ آنان را نشکسته  و هر آن به هوای چپاولی دیگر قد راست مینمایند .  تفنگ های به تاراج برده شدۀ دوران جهاد را برای یغماگری های جدید به گلو های انسان محروم افغانستان ناجوانمردانه نشانه گرفته و بکس های دپلومات را برای انتقال پول های دزدانه آماده کرده اند تا با پر رویی هاو بی حیایی های تمام پول هاییرا که از خون این ملت بدست آورده اند ، در زیر پوشش مصؤونیت دپلوماتیک به دوبی ، لندن ، واشنگتن ،  دهلی و ... انتقال بدهند . تاراجگری ها و بازی با سرنوشت ملت مظلوم افغانستان چنان در آنان نهادینه شده است که هر دزدی بزرگی و شایستگی خویش را در به اریکۀ بلند قدرت تکیه کردن و هر چه بیشتر دزدیدن دارایی مردم بیچارۀ  افغانستان به نمایش گذارده است . قدرتمندان و زورمندان در این کشور خلاف رفتاری ، قانون شکنی و اخلاق زدایی را به فرهنگ ذلت بار تبدیل کرده و با سیاسی کردن اخلاق و سیاست ، اخلاق و سیاست  را به بازی گرفته اند . در این راه چنان ماهرانه دست به دست هم داده اند و بر مصداق سخن " تک و تکمار" برنامه های سیاهکارانۀ خویش را یکی پی دیگر عملی مینمایند که گویا جز فرهنگی تاراجگری ، قانون شکنی و فساد پیشگی عناصر دیگری از ارزش آفرینی در این کشور وجود ندارد  . با سیاسی کردن دین و اخلاق ، حکومت داری و سیاستمداری را به لجن کشیده اند . ریش های بلند ،  پهن ، کوتاه و تراشیده را دامی برای به جال افگندن مردم بیچاره گردانیده اند . در حرف وطن دوست تر از هر وطن دوستی ، دیندار تر از هر دینداری ، پرهیز گار تر از هر پرهیزگار و بالاخره صادق تر از هر راستکاری و اما در عمل بد اخلاق تر از هر بد اخلاق و بیدین تر از هر بیدینی اند که حتا اخلاق ظاهری بد اخلاقان و بی دینان بر ایشان چربی مینمایند . این در حالی است که آنان نه لاف دینداری میزنند و نه گزاف اخلاق مداری و اخلاق محوری  .

در این تاراجگری ها و دزدی ها همه دست به دست هم داده و گروهی زیر نام موافقین دولت و گروهی زیر نام مخالفین  ساطور ها را تیز کرده و استخوان های زخمی مردم افغانستان را هدف قرار داده اند . در ظاهر با یکدیگر گویا سر ناسازگاری دارند و با یکدیگر مخالف اند و اما در عمل هر دو گروه از یک یخن سر بیرون مینمایند و بدور از چشمان مردم ،  دست های یکدیگر را برای سازش های بیشتر بر سر تقسیم قدرت در عقب در های بسته ناجوانمردانه می فشرند . همه میزان پیروزی های خود را در جنگ های لفظی با امریکا عنوان کرده اند ؛ در حالیکه هر دو گروه نوکر امریکا اند و شب و روز برای آن دهن کجی و تملق مینمایند . این مخالفت ظاهری خویش با امریکا را در واقع ابزاری برای فریب مردم افغانستان و فروکش نمودن احساسات ضد امریکایی آنان  عنوان میدارند ؛ زیرا امریکایی ها در مدت اضافه تر از نه سال هر چه در توان داشتند ، برضد مردم افغانستان از آن استفاده کرده اند . در این مدت صد ها افغان بیگناه را کشته اند ، صد ها انسان بیگناه دیگر را بصورت بی سرنوشت به زندان های مخوف گوانتامو و بگرام افگنده اند . در این مدت دهها کودک را بی پدر و دهها زن را بیوه گردانیده و از هر نوع بی حرمتی و هتک حرمت افغان های غیور و باعزت  ابا نورزیده اند .  بمباردمان های کور ، تلاشی های خانه به خانه ، به دام افگندن صد ها انسان بیگناه  اعم از زن و مرد همه و همه برگ کوچکی از جنایات بوسیلۀ  امریکایی ها به گونۀ تراژیدی دردناکی در افغانستان است که از ده سال بدون وقفه در افغانسان ادامه دارد و هر روز خونین تر و وحشتناکتر میگردد . زمامداران کابل به مثابۀ بلند گو به انتقاد های طوطی وار در برابر خارجی ها می پردازند که تا کنون تاثیر گذار نبوده و بر تصمیم گیری های نیرو های خارجی نه تنها اثر نیفگنده ؛ بلکه به عکس بر وحشت آفرینی های آنان بر ضد مردم افغانستان هر چه بیشتر افزوده است .  از ابتدا تا کنون تند ترین انتقاد حامد کرزی ازنیرو های خارجی مبنی بر تلاشی های خانه به خانه است که خارجی ها این گونه عملیات های خود را بر میزان افزایش اعتراضات کرزی کمتر نه ؛ بلکه بیشتر گردانیده اند . این نشان دهندۀ آشکار یک نوع سازش پشت پرده میان ناتو و کابل بوده و هر دو در راستای تامین اهداف استراتیژیک امریکا در افغانستان و منطقه نظر مشابه دارند . امریکا ناگزیر است برای ادامۀ حضور خود در افغانستان به وحشت آفرینی ها در افغانستان بیفزاید تا شورشگری ها در افغانستان را افزونتر بگرداند . آشکار است که در عقب این فاجعه دستان قوی و فراچنگی وجود دارد که اوضاع منطقه را به سوی آشوب میبرد  .

 این تجاوز های دردناک موج مقاومت ناشکننده ییرا بر ضد نیرو های خارجی بویزه در جنوب و شرق کشور برانگیخته است که ، به تدریج وارد شمال کشور نیز گردیده است که قصه های نقل و انتقال طالبان انگلیسی بوسیلۀ هلیکوپتر های این کشور بر سر زبان ها است  .  امروز دیده می شود که جنوب و شرق کشور به مرکزی بر ضد نیرو های خارجی مبدل شده است واین بستر شورش آهسته آهسته به سوی شمال گسترده می شود . با این حال وضعیت امنیتی در افغانستان هر روز به بحران بیشتر میرود و اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور روز تا روز آشفته و متلاشی تر میگردد . اوضاع اجتماعی بیشتر از هر زمانی قابل نگرانی بوده و اوضاع  اقتصادی برخاسته از روابط " اقتصادبازار" براوضاع اجتماعی کشور تاثیر ناگوارتر  افگنده است . در حالیکه هر روز اوضاع اجتماعی آشفته تر میگردد ، بر دشواری های مردم در عرصه های گوناگون افزوده می شود ، میزان فقر هر روز بیشتر و گراف افراد تحت خط فقر بلندتر می رود . مشکلات زنده گی شهری افزایش یافته و بر صفوف شهریان در ایستگاه های سرویس افزوده میگردد.  به عکس از شمار موتر های سرویس شهری کاسته میگردد ، نابسامانی سر سام آوری در شهر از ناحیۀ عدنم تنظیم درست نقل و انتقالات مردم حاکم بوده و مردم  از اثر بی توجهی مقامات دولتی  هر روز حوصله شکن تر میگردند . زنده گی در روستا ها به وخامت گراییده ، روستایی ها از حدت فقر و تنگدستی گروه گروه به صفوف مخالبان می پیوندند و هر روز بر حجم خشونت ها و بی امنیتی ها در کشور افزوده میشود . با این حال اوضاع اجتماعی کشور آشفته تر از هر زمانی یوده و مردم بیچاره در موجی از بی سرنوشتی ها و سر در گمی های دردناک شب و روز دست و پا زده و دنبال لقمۀ نان خشکی سرگردان هستند ، مردم خانه های خویش را به قصد کاری ترک کرده و بدون آنکه کاری برای شان دستیاب گردد ، هر روز بر حجم ازدحام شان در ایستگاههای سرویس افزوده شده و دهها زن و مرد شامل پیر مردان ، جوانان ،  کودکان و دانش آموزان در ساعت ها در ایستگاهها به انتظار موتر های سرویس به سر می برند .

 ترس آن میرود که این حیرانی به عقدۀ سرسام آوری تبدیل گردیده و شورش و نافرمانی مدنی را در پی آورد . مردم در حالی با این دشواری ها دست و گریبان اند . گاهی در موجی از یاس ها و سرخورده گی ها متوجه می شوند که چگونه مقامات ارشد دولتی سوار در موتر های فیشنی در استفراغی از تنفرو انزجار مردم  بی تفاوت مانند سنک ها عبور مینمایند ،  با دیده درایی تمام گویی پیش  چشمان مردم رژه میروند و اندکترین توجهی به سرگردانی و حیرانی شهروندان کابل ندارند . از این هم بد تر شاید که شماری از این مقامات ازدحام و هجوم بردن دهها شهروند بیچاره را به دروازۀ یک موتر سرویس به نیشخند و مسخره هم بگیرند و چه رسد به اینکه وجدان خواب آلود آنان اندکی تکان خورده و از خواب غفلت بیدار شوند .

در چنین اوضاع آشفته و درهم و برهم فساد در دولت مانند تار عنکبوت رشته دوانده و از کوچکترین تا بلند ترین مقام دولتی را در خود بافته  است . این تار عنکبوت فساد تنها بر گردن یک کارمند پایین رتبۀ دولتی نیفتاده و اگرچنین باشد  ، آنقدر ناموجه هم نیست ؛ زیرا معاش چهار تا شش هزار پول اندکی برای تامین حداقل زنده گی خانوادۀ  او است ، در حالیکه او به  چشمان خود می بیند که چگونه رییس اداره ، معین و وزیر او با وجود داشتن معاش بلند دولتی و معاش دیگری زیر نام "مهارت عالی داشتن " ( سوپر اسکیل) دستش به هزاران افغانی اختلاس دخیل است و اما از باز پرس هم خبری نیست . وی با یک چشم زدن سیما های مقامات ارشد آلوده به فساد دولتی را گویی به تماشا میگیرد . رییس ارشد را می بیند که ناجی قاچاقبران مواد مخدر و سایر جنایت کاران است ، وزیرش را می بیند  که با به بر کشیدن عبا و قبای لیبرالی ، جهادی  و تکنوکراتی  فاسد تر از هر کسی ، حامی رهزنان است  و یا حق سکوت گیری از جنایت کاران دست آنان را می فشرد و برای دامن زدن جنایات بیشتر ترغیبش مینماید .

این مقامات از آغاز تا کنون در سازش با کشور ها و منابع کمک کننده تمامی کمک های پولی به افغانستان را به تاراج برده اند . رییس دولت کابل هم در این مدت هر فاسدی را که از ادارۀ دولت برکنار می شود ، بحیث مشاور برگزیده و او را در پول های خریطه یی باد آورده از کشور های بیگانه مانند ایران ، امریکا و روسیه شریک گردانیده است . این ها اگر از این گونه بزرگ نوازی ها هم راضی نشدند . دست های نوازش را بر سرفرزندان شان کشیده و در استقبال اشک ها مقام هایی سفارت را برای شان به دو دست پیشکش کرده است  . چنانکه داکتر نجیب الله (1)فرزند دوم مجددی بحیث سفیر افغانستان در امارات متحد عربی تعیین گردید . پیش از وی راشدالدین شوهر خواهر مسعود در این سفارت از لطف بزرگ نوازانۀ رییس دولت برخوردار بود . جناب رییس جمهور بحاطر دل بدست آوردن صبغت الله مجددی حتا خواست های محمود کرزی و یک تعداد مسؤولین عزیزی بانک را که خواهان تقرر نواسۀ منصورنادری در این پست بودند ، نادیده گرفت  . این گونه لطف های او در حق رهبران وزورمندان استثنا ندارد ، هر کدام را به نحوی از آن مستفید میگرداند .  چنانکه در مقرری های اخیرش توانست که موازنه را میان خواست  های بازیگران بزرگ دیگر با سرنوشت مردم افغانستان حفظ نماید و در نتیجه شاهین تعادل را بر فراز همه یکسان نگاه دارد . در این  جا ها است که عدالت در ترازوی نشان انتخابات ریاست جمهوری جناب کرزی خود نمایی میکند . چندی قبل رسانه ها گزارش دادند که عنایت الله نبیل سفیر افغانستان در هالند ، سهراب علی سفری در قزاقستان ، عبیدالله عبید در ایران ، عبدالرحیم اوراز در بنگله دیش ، صلاح الدین ربانی در ترکیه ، نور محمد قرقین در قزاقستان ، سید محمد گیلانی در اردن ، سید محمد امین فاطمی در جاپان بحیث سفرای افغانستان مقرر شدند . از تقرری این افراد پیدا است که از شایسته سالاری در آن خبری نبوده و در عقب آن اندکترین منافع ملی جلوه گر هم نیست ؛ زیرا تقرری های یاد شده نشانگر قدرت به دست یک گروپ بوده که نه بخاطر منافع مردم ؛ بلکه بخاطر منافع شخصی شان کار مینمایند . (2)

تنها رهبران جهادی نیست که از بزرگ نوازی های مصلحت اندیشانۀ رییس جمهور بهره مند هستند ؛ بلکه شماری دیگر هم از آن به دلیل روابط سیاسی و مافیایی بعره مند شده اند ؛ گرچه بسیاری از این سخاوتها در اول نزد مردم پنهان باقی مانده تا زمانیکه رسوایی کلانی از آنان سرزده و چپاول های آنان از پرده بیرون آمده است . چنانکه بعد ازگرفتاری فرزند وردک رسانه ها گزارش دادند :

حامد وردک فرزند وزیر دفاع (3) مشهور به حامد جان در وزارت دفاع افغانستان رییس شرک بین المللی "ان سی ال" به اتهام اختلاس در امریکا باز داشت شد . وی در یکی از بانک های امریکا هفت صد ملیون دالر دارد که بیشترین آن ازمدرک عوایدی است که از قرار داد های وزارت دفاع بدست او رسیده است  . اسد الله رامین برادر عبیدالله رامین رییس شرکت آریا زمین به( اتهام دادن )بیست ملیون دالر رشوت نیز در امریکا بازداشت شده است . پیش از این رسانه ها بازداشت شماری افغان های دیگر را نیز بوسیلۀ امریکایی ها کزارش داده بودند  .

حامد کرزی با استفاده از ضعف شحصیت های افراد یاد شده اعظمی ترین بهره برداری های سیاسی و نظامی را از آنان می برد ؛ زیرا او دریافته است که چنین شخصیت های ضعیف نفس و پول جو بیشتر با او سازش دارند ؛  به گفتۀ آیکن بیری کرزی رییس جمهوری هزیان گو و ضعیف است که از ابتدایی ترین اصول حکومت داری بی خبر بوده و برای پنهان کردن این کمبودی ها و ضعف های خود امریکا را به ملامتی میگیرد . او در حالی به گزینش مشاوران از جمع وزرای نابکار و فاسد رد شده ، معین ها ، والی ها  و فرماندان  پولیس شریک و همدست قاچاقبران مواد مخدر می پردازد که هدفش در عقب این انتخاب ها  جز حق سکوت دهی و دل بدست آوری مصالحه گرانه چیز دیگری نیست . این گزینش های  ناروا و سازش کارانه سبب  شده که او بحیث رییس جمهوری بی مسؤولیت قلمداد گردد . رییس جمهوری که حمایت از وزررای فاسد ،  قاچاقبران مواد مخدر و گزینش مشاوران فاسد و نافرمان از جملۀ شاهکار های حکومت داری او به حساب میرود . چنانکه نشریۀ هافمن نوشته است که افشای اسناد نشان داد که فساد در حکومت کابل به اوجش رسیده و کار به جایی رسیده است که حتا خبر فساد هم در کابل از میان رفته و فساد به نحوی از مصؤونیت برخوردار شده است . فاسد نه تنها یک آدم رنگ باخته و سیاه رو در افغانستان  نیست ؛  بلکه بر فساد گری های خود مباهات کرده و ثروت های بدست آورده از مدرک فساد را افتخاری بس بزرگ برای خود عنوان مینماید .

ویکی لیکس (4)حکومت کابل را به اندازه یی فاسد خوانده است که راه و چاره برای محو آن موجود نیست . در یک سند آمده است که تمامی وزرای کرزی در رشوت گیری و فساد دخیل اند ، به استثنای آصف رحیمی که وزیر زراعت است و تا کنون از رشوت گرفتن آن گزارشی به نشر نرسیده  است . در این سایت آمده است که کرزی و سارنوال آن اشخاص خطرناک را از حبس رها کرده اند . به ادامه از انتقال پول های بدست آمده از مواد مخدر به بیرون از این کشور و  تطهیر ( پول شویی) نیز سخن گفته است . فساد در ادارۀ کابل چنان پرحجم و عمیق است که حتا ملاقات اوباما با کرزی را در کابل زیر سوال برد و او را به گونه یی شرم در  پیچانید که چگونه با یک رییس  جمهوری ملاقت نماید که فساد سر تا پای اداره اش را پر کرده و نه تنها برای محو آن نمی کوشد ؛ بلکه در افزایش آن هم دست دارد .

اوباما طی یک سفر از قبل اعلان ناشده وارد پایگاه هوایی بگرام شد و به بهانۀ باد های شدید و ابر های کم  ارتفاع ذریعۀ هلیکوپتر جهت ملاقات با کرزی به دفتر ریاست جمهوری آمده نتوانست و از طریق ویدیو کنفرانس با کرزی در تماس  شد . قرار است که آصف رضا گیلانی به کابل بیاید و با اوباما وکرزی ملاقات خواهد کرد . قرار است که او با معاونین کرزی ، ربانی و در یک مهمانی تاجران ملی اشتراک خواهد کرد . اوباما گرچه به مناسبت کرسمس جهت ملاقات با سربازان امریکایی آمده است و اما گفته می شود که قرار است که در ماۀ دسمبر استراتیژی امریکا در مورد افغانستان مورد بازنگری قرار بگیرد . از این رو سفر اوباما به افغانستان را نمی توان بی ارتباط به این موضوع دانست .

 او نخواست با کرزی از نزدیک ملاقات کند و صرف به یک مانده نباشی با او اکتفا کرد . این می تواند هشداری برای حکومت کرزی باشد که بعد از نه سال حضور نیرو های ناتو در افغانستان نتوانسته است ، حکومت نیرومند و غیر فاسد را بوجود آورد . فساد دوامدار و به قولی نهادینه شدن فساد در افغانستان مایۀ نگرانی  مقاما ت امریکایی را فراهم کرده است . کرزی به رغم وعدههای پی در پی اش برای امریکا مبنی بر نابودی فساد ، از  عملی گردانیدن وعدههای خود کوتاه و کوتاه تر آمده است که حوصلۀ هم پیمانانش به سر رسیده است ؛ زیرا فساد وبحران در افغانستان بیشتر از هر زمانی نگرانی مقامات کاخ سفید را بر انگیخته است . چنانکه  ویکی لیکس (5)حکومت کابل را به اندازه یی فاسد خوانده است که راه و چاره برای محو آن موجود نیست . در سند دیگری آمده است که تمامی وزرای کرزی در رشوت گیری و فساد دخیل اند ، به استثنای آصف رحیمی که وزیر زراعت است و تا کنون از رشوت گرفتن آن گزارشی به نشر نرسیده  است . در این سایت آمده است که کرزی و سارنوال آن اشخاص خطرناک را از حبس رها کرده اند . به ادامه از انتقال پول های بدست آمده از مواد مخدر به بیرون از این کشور و  تطهیر ( پول شویی) نیز سخن گفته است . سفر اوباما زمانی به افغانستان صورت گرفت که وضعیت درافغانستان بیشتر از هر زمانی بحرانی تر شده و ادارۀ کرزی زیاد تر از هر زمانی ضعیف و ناکارا گردیده است که هر گونه مایه های امید واری های امریکا در افغانستان دارد ، به کلی ذوب میگردد ؛ گرچه گزارش هایی حاکی از پی آمد هایی بود که گویا افشای اسناد رابطۀ کابل و واشنگتن را به چالش ببرد ؛ اما ملاقات نکردن اوباما با کرزی نشان داد که خشم امریکایی ها نسبت به کرزی فراتر از چیز هایی است که در ویکی لیکس افشا گردیده است ؛ زیرا امریکایی ها کرزی را مسؤول شکست خود در افغانستان میدانند . امریکایی ها مدعی اند که عدم توانایی کرزی برای ایجاد یک ادارۀ سالم و بدون فساد شورشگری بر ضد نیرو های امریکایی را در افغانستان دامن زده است . امریکایی ها ضعف و ناتوانی های دوامدار کرزی را دلیلی برای ناکامی شان عنوان می  کنند که امریکا را از رسیدن به اهداف استراتیژیک آن در منطقه به شکست مواجه کرده است . این در حالی است که کرزی به ظاهر امریکایی ها را بخاطر عملیات های شان در افغانستان به بار ملامتی بسته است و ادعا میکند که تلاشی های خانه به خانه ،  بمباردمان های دوامدار بر غیر ملکی ها و شکار افراد غیر نظامی بوسیلۀ سربازان امریکایی شورش را در افغانستان دامن زده است . شماری ها افشای اسناد ویکی لیکس را توطیۀ غرب وامریکا بر ضد افغانستان خوانده ومدعی اند که امریکا درافغانستان شکست خورده و می خواهد ، بار این شکست را بدوش زمامداران افغانستان بگذارد .

در این شکی نیست که در عقب افشای اسناد ویکی لیکس  عناصری از توطیه بر ضد ملت های مظلوم بویژه افغانستان موجود است و اما این را نمی توان در برابر سبکسری و بی تفاوتی رهبران سیاسی افغان به عوضی گرفت . گیریم که  در عقب ویکی لیکس دستانی در کار  است و اما این همه دشواری هایی که مردم افغانستان به آن مواجه هستند و مسؤولیت بیشترین آن به دوش ادارۀ کرزی است . این مسآله را چگونه می توان زیر عینک تحلیل گرفت و تمامی کمبودی ها و ضعف های  ادارۀ کرزی را بدوش غرب افگند و ویکی لیکس را بلند گوی ، خواست های پشت پردۀ غرب و امریکا خواند . بویژه این که این سایت بیشتر به افشا گری هایی پرداخته که در محور کشور های پر تشنچ منطقه از سعودی تا ایران و از ایران تا پاکستان هند ، افغانستان و روسیه دور می خورند.

باور نکردن حامد کرزی به این اسناد ، قصۀ "قا ضی و متهم" را در ذهن تداعی مینماید که متهم با وجودی که خود را ملامت میدانست . در برابر این پاسخ شخصی که چگونه او برائت یافت . شخص برای اوپاسخ داد : هرچه که قاضی  من را ملامت کرد ، من ملامتی را نپذیرفتم . حالا هم حق با جناب کرزی است که ملامتی را ولو که ملامت هم است ، نپذیرد .

حامد کرزی به بهانۀ بی پروایی به امریکا در اول اسناد افشا شده را تکذیب کرده و بعد ترناگزیر شد تادست گیلانی را بفشرد و بگوید که افشای اسناد در ویکی لیکس رابطه میان کابل و اسلام  آباد را محکمتر کرده است  و حالا هر دو کشور در یافته اند که در عقب رویداد های کنونی دستانی دخیل است که باید شناسایی شوند  . در حالیکه این اظهارات او چندان بر مقامات تصمیم گیری در پاکستان اثر نگذاشته و عواطف آنان را بر نخواهد انگیخت ؛ زیرا مبارزه با تروریزم به معنای واقعی به گونۀ پروژۀ بزرگ مالی و اقتصادی برای پاکستان بحران زده است که از آن تغذیه نموده و سالانه یک و نیم ملیارد دالر کمک های غیر نظامی و ملیارد ها دالر کمک های نظامی را از غرب بدست می آورد . حضور نیرو های ناتو در افغانستان منبع سرشار مالی برای پاکستان است . از همین رو است که با اعلام آغاز زمان خروج نیرو های ناتو از افغانستان خشونت ها در این کشور عمیق تر و گسترده تر میگردند که بدون تردید در عقب این رخداد های خونین دستان نظامیان پاکستان است . در حالیکه به همگان آفتابی است که تصمیم یک شبۀ  نظامیان پاکستان مبنی بر عدم مداخله در افغانستان و قطع کمک ها و حمایت از مخالفان دولت کابل تاثیر جدی بر بهبودی اوضاع در افغانستان دارد و چه رسد به اینکه استخبارات پاکستان بصورت صادقانه و قطعی  دست از کمک و همکاری با مخالفان دولت افغانستان بردارد .


December 5th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات